هیچ کس تنهاییم را حس نکرد سایه ام امشب زه تنهایی مرا همراه نیست گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست.
| ||
|
نام کتاب : وقتی او آمد شمیم با دلی شکسته از بی رحمی و سنگدلی اطرافیان خونه ی خالشو ترک میکنه ، خونه ای که بعد از مرگ پدر و مادرش سرپناه خستگیاش بوده اما با علاقه پسرخاله اش به او و سرکوفت های خاله اش ناگزیر از ترک اونجا میشه اما دست تقدیر او را به سوی خانه خانوم بزرگ می کشونه جایی که سرنوشت شمیم رقم می خوره ...
قالب کتاب : PDF
نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin] |